آنچه در قسمت سوم مستند تجربه مذاكره با عنوان «چرا مذاكره؟» میشنوید:
زمان به ضرر آمریكا پیش میرفت و مسئلهی امنیت در عراق به گرهی بازنشدنی تبدیل شده بود. جنایات ضدانسانی سربازان آمریكایی در زندانها و حتی مناطق مسكونی به اسم مبارزه با تروریسم و برقراری دموكراسی، افكار عمومی عراق را روز به روز نسبت به حضور آمریكا، حساستر و خشمگینتر میكرد. از طرفی، درگیریهای پراكنده، عرصه را بر تفنگداران آمریكایی تنگ كرده بود. همچنین، اقدامات تروریستی القاعده با چشمپوشی اشغالگران موجب ناامنی در منطقه شده بود.
در نتیجه همسایگان نگران عراق، در چندین دوره، از جمله در اردیبهشت ۸۶ در شرمالشیخ مصر، برای یافتن چارهای در مورد مسئله این كشور گرد هم آمدند. اما آنچه در این اجلاس بیش از مسئله عراق در صدر اخبار رسانههای دنیا قرار گرفت، مسئله «مذاكرهی ایران و آمریكا» بود.
آقای رضا امیری مقدم، عضو هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا: در اجلاس شرمالشیخ كه آقای متكی بود، شاید ده بار آقای
هشیار زیباری آمد پیش هیأت ما و گفت كه اجلاس دارد تمام میشود، خانم رایس میخواهد ده دقیقه با آقای متكی صحبت كند. من آمدم به آقای متكی گفتم. نمیدانستم دستور كاری دارد یا ندارد. آقای متكی به من گفت نظرت چیست. گفتم شما دستور كار دارید؟ گفت نه، واقعاً ندارم. بالاخره
[چون آنها خیلی اصرار كردند] آقای متكی قبول كرد كه آقای عراقچی با نماینده آمریكا -كه نمایندهشان در امور عراق بود- با هم بنشینند یك صحبتی بكنند. موقعی كه من به هشیار زیباری گفتم كه آقای عراقچی با نماینده آنها صحبت میكند، هیأت آمریكایی روبهروی ما نشسته بود. موقعی كه هشیار زیباری رفت در گوش خانم رایس گفت كه ماجرا این طوری است [ایران قبول كرده است]، رایس اصلاً نتوانست خودش را كنترل كند و با همه وجودش اظهار خوشحالی میكرد.